To see the desired glossary, please select the language and then the field of expertise.

    Home
    • Persian (Farsi)
      • Poetry & Literature
        • Search
          • Term
            • فلاش بک، پس نگاه
          • Additional fields of expertise
          • Definition(s)
            • فلاش بک ، پس نگاه ( Flashback ) نما ، صحنه یا سکانسی که نسبت به زمان حال فیلم ، در گذشته اتفاق افتاده است. فلاش بک ، هم به عنوان بخشی از روایت و به نیت توضیح موفقیت های امروزی ، به عنوان بخشی از شخصیت پردازی و دادن اطلاع درباره گذشته کاراکتر و نیز یادآوری شخصیتی از حادثه ای که در گذشته اتفاق افتاده و ... به کار می رود . فیلم همشهری کین (1941 – Citizen Kane ) ساخته تحسین برانگیز ارسن ولز ، یکی از نمونه های عالی است که بخش عمده ای از فیلم از طریق فلاش بک ، روایت می شود . رشد فرهنگ اصطلاحات سی� - by Farzad Akmali
          • Example sentence(s)
            • فلاش بک : ارجاع به گذشته یا پس نگاه ویا بازگشت به گذشته را باقطع نمایش زمان حال روایی فیلم، فلاش بک می گویند. فلاش بک آسان ترین تمهید برای دادن اطلاعات به تماشاگر است و به همین دلیل می تواند به بدترین شکل استفاده شود. اکنون تلاش می شود از این تمهید کمتر وبه طرزی خلاقانه استفاده شود.م - نشر و تصویر by Farzad Akmali
            • اما اشاره ام به LOST به خاطر فلاش بک های پیاپی ای است که از ذهن یکایک بازیگران محوری اش به نمایش در می آید.م - صمیمانه تر by Farzad Akmali
            • فلاش بک در فیلمهایی چون « قاتلین بالفطره » به کارگردانی « الیور استون» یا « مصائب مسیح » به کارگردانی « ملی گیبسون » کاربردی خلاقانه دارد.م - اصطلاحات سینمایی by Farzad Akmali
          • Related KudoZ question
    Compare [close] Compare [close]
    • Chinese
      • Poetry & Literature
        • Search
          • Term
            • 倒叙,闪回
          • Additional fields of expertise
          • Definition(s)
            • （电影的）闪回, 闪回镜头; （戏剧、 小说等的）倒叙, 倒叙情节 Own research - by IC --
          • Example sentence(s)
            • flashback [ˈflæʃbæk] n. 急转, 闪回, 倒叙 E-C American Heritage Dictionary flashback flash.back AHD: [fl²sh“b²k”] D.J. [6fl#.7b#k] K.K. [6fl#.7b#k] n.（名词） 1. A literary or cinematic device in which an earlier event is inserted into the normal chronological order of a narrative. 倒叙，闪回镜头：一种文学或电影的表现手法，往往在一段按正常时间顺序记叙的叙事中插入一件以前发生过的事情 2. The episode or scene depicted by means of this device. 以这种手法描写的事件或场景 3. An unexpected recurrence of the effects of a hallucinogenic drug long after its original use. 药效幻觉重现：致幻药使用很长时间后药效的意想不到的重现 4. Psychology A recurring, intensely vivid mental image of a past traumatic experience: 【心理学】 重现：过去受伤的经历在脑海中生动重现的影象： “Another study shows that women who served in Vietnam still struggle with depression, anxiety, and painful flashbacks from the war”(&b{New York Times}) “另外一项研究表明在越南服过役的妇女们仍然在消沉、焦虑和战争的痛苦回忆中挣扎”(纽约时报) - Concise English-Chinese Dictionary by IC --
          • Related KudoZ question
  • Compare this term in: Serbian, Croatian, Albanian, Arabic, Bulgarian, Catalan, Czech, German, Dutch, Greek, English, Finnish, French, Hebrew, Hindi, Hungarian, Indonesian, Italian, Japanese, Lithuanian, Norwegian, Polish, Portuguese, Romanian, Russian, Slovak, Swedish, Turkish, Ukrainian

The glossary compiled from Glossary-building KudoZ is made available openly under the Creative Commons "By" license (v3.0). By submitting this form, you agree to make your contribution available to others under the terms of that license.

Creative Commons License